هفته ۸۲
دختر خواب آلود من دوروز پیش دختر کوچوچولویی هم سن خودت دستت رو با مهربونی گرفته بود و هر دو غرق نگا محبت آمیز هم بودین...انگار با همان احساس کودکانه منظورتان این بود که محبت با ارزشترین دارایی یک نفره دونن قوش ددون...بویون گیره...فکر میکنم اگه اشیا رو نشون بدم و ازت بپرسم باز هم کلمات تازه ازت میشنوم...کلماتی که انگار اینقدر زیبا و با لطافت تا حالا به گوشم نخورده دخترم این فیگورها رو خیلی دوست داری و بهشون غذا میدی ...