هفته سی و نه
از جارو کمک میگیری و بلند میشی
خوابت نمیبره..خرس موزیکالتو باز میکنم و باهاش برات آواز میخونم..میخندی خوشت میاد...و خودت با همون ریتم آهنگ میخونی ...دادادادادا...خوشم میاد میخندم ...لی لی حوضک رو خاله باهات بازی میکنه و تو یاد گرفتی انگشت اشارت رو در کف دستت بچرخونی ...شبت بخیر عزیزدلم
امروز اولین جمله واضحت رو وقتی بابا در روو بست وبیرون رفت گفتی گتدی دردرلره...البته قبلا هم آیسل گل رو گفته بودی
خواب شبانه ات ....نفس هایی که میشنوم...موهایی که کم کم فر میشوند...و قیافه ای که انگار خودت دوباره بچه شده ای....همه را دوست دارم...
سنی قوجاغیما آلیرام بیر الیوی اوسته آپاریب دیرم ئوز نینیمیز السا السا السا السا...ئوز ببه جیم السا السا السا السا....سنده گولوسن
ئوز نینیمیزدی...آیری آدامین نینیلیسی اولمازدی کیییییی...بالحنی کودکانه😉😘
سحرچاغی الیوی قولاغیوا آپاریب الو دیسن..بابا سسلیسن...مامان دیسن..آیسلین بولوزوننان توحلرینن محکم یاپیشیسان...دونن آخشام مامانیم ناماز قیلاندا باخیسان بیلسینه اوما دیسن ...آلمانی جان مادر بزرگ...لحظه هایی قشنگ که نمیتوان به فیلم کشید
امروز به عروسکت از صبحانه خودت میدادی😘