صعود به ساوالان
آهنگ سنده قالماز
داغلار باشی دوماندیر آمان الله یار ینه دوماندیر ...آیریلیغین اولومنن منه یاماندیر یار منه یاماندیر.... ...
نویسنده :
مامان آیسل
22:55
فقط عکس
همیشه بخند....شاد و کودکانه ...که قلبی کودکانه داشتن هنر است ...
قطعه ای از کتاب
آیا هرگز به ذهنتان رسیده که روحتان را هم تغذیه کنید؟ آیا اصلا به آن توجه دارید؟ آیا روح را شفا می بخشید یا به آن صدمه می زنید؟ آیا در حال رشد یا پژمردن هستید؟در حال انبساط یا انقباض هستید؟ آیا روحتان هم به تنهایی ذهنتان هست؟ یا بیش از ذهن مورد غفلت قرار گرفته است؟آخرین باری که احساس کردید روحتان در تجلی است کی بود؟ آخرین باری که با شادی فریاد کشیدید؟ چند خط شعر نوشتید؟ آهنگی ساختید؟ در زیر باران مدتی خوشحال و سرمست ایستادید؟ کیکی پختید؟ چیزی را نقاشی کردید. ابزار شکسته ای را تعمیر کردید؟ بر بچه ای بوسه زدید؟ اورا در آغوش گرفتید؟از تپه ای بالا رفتید؟ در آب رودخانه ای شنا کردید؟به هنگام طلوع آفتاب به پیاده روی رفتید؟ شروع به نواختن فلوت کردید ...
روز دختر
نزدیک ده ساله دختر منی....از وقتی خیلی کوچک بودی تا الان همراه منی....همدمم...انگیزه من..همیشه دوست داشتم عکسای قشنگ ازت بگیرم....برات شعر بخونم...قصه های قشنگ دنیا رو باهات بشنوم...باهات برم گردش...اصلن دنیا رو باهات زیر پا بذارم...برات آرزوهای خیلیییی قشنگ دارم...از ته دلم برات دعا میکنم...الله اونا هشزاد اولماسین..همیشه شاد یاشاسین....خیلی خوشحالم دخترم با دل و جراته...مهربونه...زود یاد میگیره...حس همدلی با بچه ها رو داره...و عاشق طنز و خندیدنه..همیشه بخند...همیشه رهاااا باش...یادیندا اولسون مامان سنه چوخ اینانیب سنی چوخ سویور..سنه گوزل گونلر آرزیلیر❤ ...
هردم
هردم گوروسن هله ده بیریلری وارکی لاپ انسانلیق نمادیدیلار....حتی سکوتلاری دولودی آرامشینن...قلبینده دیسن سنینه گوره چوخ یاشیییب چوخ دوشونور چوخ کاملدی....افتخار الیسن بوجور بیر انسان وار!!!!...خالص محبت...مثلن بیر جمله کی سنی اوزووه یاخینلادا..و زمان مهم دییر...حتی شاید فقط نچه ساعت بوجور بیر فرده راس گلسن...چوخ ارزیشلیدی...چون سن اوزمانلاردا دودان یاشامیسان... هر دم بیر آرزین وار....کی انسانلار بیر بیر لرینن انگیزه آلسینلار و بسسسسسسسس هردم شکر الیسن اللهین لوطفونه.. ...
نویسنده :
مامان آیسل
0:51
french time(مراسم اهدای جوایز فرانکوفونی ۲۰۲۱)
یادمه تو هنوز نه ماهت نشده بود...از ی مغازه وسایل کامپیوتری رد میشدیم که چشمم خورد به پکیج your baby can read..رنج سنیش رو نگاه کردم و برات خریدمش...از اونروز زندگی انگلیسی تو شروع شد....برات فلش کارت گرفتم....چندتا پکیج دیگه...پیدا کردن آهنگ و کارتون مخصوص سنت....بعدن کلاس و معلم و مدرسه دوزبانه و چند سال هم هست که دوست داشتم فرانسه بری....و در همه این مدت یعنی همون روزی که اولین پکیج رو برات گرفتم بهت باور داشتم....ته دلم صدایی مادرانه میشنیدم...دختر من میتونه این زبان رو یاد بگیره...و وقتی یک آهنگ فرانسوی رو از ته دلت بخونی و بزنی بقول سفیر بلژیک بامزه و زیبا و باجذبه م...