هفته ۱۰۰
امروز بعد از مدتها بردمت پارک...چقدر خوشحال شدی عزیزم داری حرف های ما رو تکرار میکنی..چقدر خوب و بجا چند تا کلمه آلمانی رو به کار میبری...کلماتی مثل بیته..دانکه.هالو..غوت..بجای بلاو بلاب میگی...بوخ چند تا کلمه انگلیسی و سانگ های انگلیسی که اکشنشون رو کاملا بلدی ترکی رو چقدر قشنگ حرف میزنی...و خیلی قشنگ تر آیسل رو میگی ...انگار هیچ کس تا این حد دلنشین آیسل نگفته..میپرسم اسمت چیه؟ و تو عمدا آیسل میگی و میخندی پی نوشت...امسال رمضان و عید یکجا افتاده...و چقدر جای مادرم خالیه...اصلا هر کاری میکنم خوبی هاش یادم میاد و دلم میسوزه خیلی زیاد ...