هفته ۸۷
خودت از صندلی پیانو بالا میری...مثلا سعی داری کتاب نت رو بخونی و دو میگی...موقع خداحافظی اوغوا میگی...دیروز به گل قرمز فنجان کوچک اشاره کردی و rotگفتی...شبا قبل از خواب انگشتامو نشون میدی و ازم میخوای شعر finger family رو بخونم..مثلا میگی ماما یا بابا جوراباتو درمیاری..دمپایی میپوشی..کفشاتو جفت میکنی و هر آشغال کوچکی رو به آشغال قابی میریزی وقتی آیسل تکلیف داره پا به پاش میشینی و کتاب زبانشو ورق میزنی....تو خیلی دوست داشتنی هستی عزیزم باباییسینین روحودی مامانیسینین قلبیدی آیسلیسینین عشقیدی...بولارین بیرین دیینده تز سوروشوسان آیسل..آیسلین نمنه سی؟ بویون نمدی کتابیوین رحلرین دوزوردون...آدلارین دییردون..منده دیینده ت...